--[38]--
شكي نيست كه اسلام و مبلغان مسلمان توجه ويژه اي نسبت به قشر جوان و آينده سازان جامعه دارند.
فراگيري و درك جوانان با هيچ گروهي از گروه هاي جامعه، قابل مقايسه نيست.
امام صادق(عليه السلام) به احول توصيه مي كند كه:
عَلَيْكَ بِالاَْحْدَاثِ فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلَي كُلِّ خَيْر .
حضرت علي(عليه السلام) نيز مي فرمايد :
إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالاَْرْضِ الْخَالِيَةِ مَاأُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْء قَبِلَتْهُ .
پيشوايان معصوم(عليهم السلام) بر آموزش اين دسته تأكيد بسيار داشته و در مورد جواني كه از فراگيري و آموختن، سرباز مي زد، راه تأديب پيش مي گرفتند. امام باقر(عليه السلام) فرمود:
اگر جوان شيعه اي را كه در مسير تفقه و يادگيري گام
1. بحارالأنوار ، ج 23، ص 236 ; كافي، ج8، ص93
2. نهج البلاغه، نامه 31 ; تفصيل وسائل الشيعه، ج21، ص478
--[39]--
برنمي دارد، به حضورم بياورند، ادب مي كنم.
در اين سخن امام باقر(عليه السلام) نكاتي نهفته است:
1 ـ انتظار حضرت از جوانان شيعه، تنها آموختن نيست، بلكه فهميدن و با تمام وجود پذيرفتن است كه اين از كلمه لايتفقّه به دست مي آيد.
2 ـ جامعه اي كه پيرو امامان است، بايد فرهيخته و داراي شناخت باشد تا داراي بصيرت بوده، از مسير حق ـ در دوران شبهه ـ منحرف نگردد و لازمه آن، توجيه و بيدار كردن افراد غافل است و براي غفلت زدايي، تنها راه تأديب است. تأديب به معناي عام، كه براي بيدارسازي و به راه حق رساندن افراد و مانند امر به معروف است، مراحل مختلفي دارد.
با توجه به رواياتي كه پيش تر آورديم، بايد گفت امروزه حضور جوانان در سرزمين وحي، فرصتي است استثنايي براي راهنمايان و مبلّغان دين، كه خداوند در فضاي سراسر معنويِ حج و عمره، در اختيار آنان قرار داده است. بنابر اين، با اتكال به خداوند، بايد نسبت به تأديب و تخلّق آنان با روش هاي حسنه اقدام كرد و از اين امر غافل نبود، كه جوانِ امروز كاروان، كارگزار و خادم فرداي نظام اسلامي است.
* جواني گلبرگ پاكي
اولين گام، فراروي جوانِ حاضر در سرزمين وحي، نگاه به گذشته عمر و توبه از گناهان است، تا لطافت پاكي و صفاي
1. لو أتيت بشاب من شباب الشيعة لا يتفقه لأدّبته ; بحارالأنوار ، ج1، ص214
--[40]--
روح او پايه محكم و محافظ از توفان هاي شهوات و ماديات در فرداي جامعه گردد.
پيامبر گرامي(صلي الله عليه وآله) مي فرمايد: إنَّ اللهَ يُحِبُّ الشَّابّ التَّائِب .
همان گونه كه خداوند پيكارگران دفاع مقدس را دوست مي دارد، جوان پارسا و تائب را نيز دوست دارد و اين اولين گام حضور در مأدبه و حرم الهي است. امام صادق(عليه السلام)مي فرمايد :
إِذَا أَرَدْتَ الْحَجَّ... اِغْتَسِلْ بِمَاءِ التَّوْبَةِ الْخَالِصَةِ مِنَ الذُنُوبِ وَ الْبَسْ كِسْوَةَ الصِّدْقِ وَ الصَّفَا وَ الْخُضُوعِ وَ الْخُشُوع...
توبه بايد خالص باشد، گرچه پشيماني از گذشته و گناهان، خود آغازِ توبه و چرخش به سوي ولي نعمت است، ليكن توبه كننده، بايد تصميم به ترك گناهان و جبران گذشته نيز داشته باشد كه در آيه كريمه فرمود:
} وَأَنْ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتَاعاً حَسَناً إِلَي أَجَل مُسَمّيً وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْل فَضْلَهُ...{ .
پيامبر رحمت، خود در هر روز ده ها بار استغفار مي كردند.
امام صادق(عليه السلام) از توبه به حبل الهي و وسيله جلب عنايت خداوندي ياد مي كند و مي فرمايد:
1. كنزالعمال، خ10185
2. مصباح الشريعه، باب 22، حج.
3. هود : 3
--[41]--
وَ لا بُدَّ لِلْعَبْدِ مِنْ مُدَاوَمَةِ التَّوْبَةِ عَلَي كُلِّ حَال .
توبه وهجرت اززشتي ها، برترين و با ارزش ترين هجرت هاست. پيامبر(صلي الله عليه وآله) فرمود :
اَشْرَفُ الْهِجْرَةِ أن تَهجُرَ السَّيِّئات .
* جوان و روحيه تعاون و همگرايي
در سفر زيارتيِ عمره و حج، بيش از هر سفرِ جمعيِ ديگر، نياز به روحيه تعاون و همگرايي، كه از اصول صفات اخلاقي است، احساس مي شود; زيرا اين سفر، سياحت نيست، مناسك است. درس است و رسيدن. در اين مسير توان هاي مختلف و روحيات متفاوت يكجا گرد آمده اند. آنچه اين پراكندگي ها را هماهنگ و پرتوان مي كند، روحيه تعاون و همگرايي است.
در اين ميان، از جوان كه داراي توانايي جسمي و صفاي روحي بالايي است، انتظار مي رود كه بيش از ديگران در اين مدرسه معنوي به افراد آسيب پذير كاروان توجه داشته باشد و از خداوند توفيق چنين كاري را طلب كند.
امام صادق(عليه السلام) به زائران اين سفر معنوي توصيه مي كند كه :
وَ لا تَعْتَمِدْ عَلَي زَادِكَ وَ رَاحِلَتِكَ وَ أَصْحَابِكَ وَ قُوَّتِكَ وَ شَبَابِكَ وَ مَالِكَ مَخَافَةَ أَنْ يَصِيرُوا لَكَ عَدُوّاً وَ وَبَال .
1. مصباح الشريعه، باب 79، توبه .
2. كنز العمال : ح 65.
3. مصباح الشريعه، باب 22 حج .
--[42]--
چون اين سفر، سفرِ الي الله است، بايد تكيه گاه انسان خدا و هدف كسب رضايت او باشد. اعتماد به غير خداوند موجب خسران و ندامت مي گردد. پيامبر گرامي اسلام مي فرمايد:
مَنْ أَعَانَ مُؤْمِناً مُسَافِراً فَرَّجَ اللَّهُ عَنْهُ ثَلاثاً وَ سَبْعِينَ كُرْبَةً وَ أَجَارَهُ فِي الدُّنْيَا وَ الآخِرَةِ مِنَ الْغَمِّ وَ الْهَمِّ وَ نَفَّسَ كَرْبَهُ الْعَظِيمَ يَوْمَ يَتَشاغَلُ النَّاسُ بِأَنْفَاسِهِمْ .
حال اگر اين مسافر و زائرِ خانه خدا فرد ناتواني باشد، بر اين پاداش افزوده مي شود.
بايد اين نكته را به خاطر داشته باشيم كه خداوند دو پيامبر عظيم الشأن خليل الله و ذبيح الله را مأمور خدمتگزاري و پاكسازي حرم و خانه خود، براي زائران نمود كه :
} ...أَنْ طَهِّرَا بَيْتِي لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ...{.
* جوان و جوانمردي در سفر
روحيه جوانمردي از هركسي بهويژه جوانان پسنديده و شايسته است و ابراز اين روحيه در سفر، زيباتر است.
پيامبر(صلي الله عليه وآله) جوانمردي در سفر را نشاط، خوش خُلقي، فراواني توشه و پذيرايي از همراهان و نيز پرهيز از افشاي اسرار همسفران مي دانند.
1. تفصيل وسائل الشيعه، ج11، ص429، ح 15176
2. بقره : 125
3. تفصيل وسائل الشيعه، ج11، ص433، حديث 15184
--[43]--
عموم انسان ها در سفر، نگران بوده و آرامش روحي و روانيِ درستي ندارند، بهويژه اگر مقصدشان جايي است كه پيش تر به آنجا مسافرت نكرده باشند. در چنين سفرهايي، جوانمردي آن است كه با نشاط و خوش برخوردي، همسفران را از افكار و انديشه هاي دلهره آور به دور سازد و با پذيرايي از توشه خود روحيه صفا و يكرنگي و محبت را حاكم كند و از نقل مشكلات و اسرار آنان پس از سفر، پرهيز كند و نيكويي ها و خوبي هاي همسفران را بازگويد و از اين كه توفيق چنين مسافرتي روزي او شده، خداوند را شكر كند و سپاس گويد و مراتب علاقه مندي خود نسبت به آنان را نقل كند كه اين امور موجب تحكيم محبّت و خاطره هاي نيكو خواهد بود و از آنچه موجب تحقير و اذيت همسفران مي شود بپرهيزد.
علي(عليه السلام) كساني را كه شيوه برخوردشان به گونه اي است كه همسفر خود را مجبور به كنار آمدن با خود مي كنند، نمي پسندد، و محبّت و ملاطفت با افراد آسيب پذير را موجب نزول رحمت خداوند مي داند و رحمت خداوند محيط بر همه چيز است.
1. اصول كافي، ج2، ص644
2. بحارالأنوار، ج76، ص266
3. غرر الحكم : ج ،2 ،ص ،135 .
4. غرر الحكم، ج1، ص340
--[44]--
* جوان و پرهيز از واگرايي
روح لطيف جوان، در برابر هر نسيمي، واكنشي از خود نشان مي دهد و اگر ريشه سرو انديشه او پايدار نباشد، در برابر هجوم افكار و انديشه هاي فرهنگيِ بيگانه، تاب مقاومت ندارد و اين همان نكته مهمي است كه امامان بر آن تأكيد داشتند و مي فرمودند:
بَادِرُوا أَحْدَاثَكُمْ بِالْحَدِيثِ قَبْلَ أَنْ تَسْبِقَكُمْ إِلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ .
در سرزمين وحي، گاهي نشانه هايي از حركت تهاجم فرهنگي به چشم مي خورد كه به دنبال شكار جوانان شيعه هستند و با ايجاد شبهه و ترديد در مسائل اعتقادي، مي كوشند آنان را از عقيده و باورِ حقشان دور سازند.
اين موارد و نمونه ها، مسئوليت راهبران فرهنگيِ كاروان را در حفظ تقويت بنيه ديني و اعتقادي جوانان بيشتر مي كند. بنابراين، لازم است از اين فرصت ها، در كشف نيازهاي واقعي جوانان و پاسخگويي به پرسش هاي آنان استفاده درست و بهينه شود.
يكي از مظاهر واگرايي بعضي از زائران، رفتار و نحوه پوشش در حرمين شريفين است. اين مورد، گرچه در حدّ اهميت مسائل اعتقادي نيست ليكن مي تواند گوياي نوعي علاقه مندي و يا پذيرفتن تفكّر يا تقليد از سلوك ديگران باشد
1. وسائل الشيعه، ج12، ص247
--[45]--
و از مسائل بسيار ظريف، نوع برخورد با اين گرايش هاست و بايد به گونه اي برخورد شود كه خود فرد راه صحيح را انتخاب كند و از گرايش به رفتار ديگران فاصله بگيرد.
اين در حالي است كه رهبران دين پيروان خود را توجيه مي كردند كه از خود نقطه ضعفي نشان ندهند.
ابوخالد كناني گويد: در راه، به امام كاظم(عليه السلام) رسيدم در حالي كه ماهي در دست داشتم. امام(عليه السلام) فرمود: دور بينداز، خوش ندارم انسان ارزشمندي چيز بي ارزشي را حمل كند. آن گاه فرمود: شما دشمنان زيادي داريد كه به دنبال دشمني هستند. اي شيعيان، هر قدر مي توانيد در آراستگي خويش بكوشيد.
* جوان و الگوهاي پايدار
با گام نهادن در سرزمين وحي، خاطره هاي جوانان رشيد و فداكار و از خود گذشته اسلام زنده مي شود; همانها كه در تاريكي هاي ظلمتِ جاهلي درخشيدند و جهاني را با روشنايي خويش، منوّر ساختند. آنان همگي رسوايي بت پرستي را با تمام وجود ديدند و به اسلام گرويدند !
دوران جواني پيامبر رحمت(صلي الله عليه وآله) براي همگان الگوست; } لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ...{.
1. بحارالأنوار، ج76، ص324
2. احزاب : 21
--[46]--
نوجواني و جواني علي(عليه السلام) و حضور در خدمت پيامبر در پاكي، شهامت، ايثار و ... اسوه است. او در ده سالگي، در غار حِرا در خدمت پيامبر شاهد نزول وحي و بعثت آن حضرت بود و در طول 13 سالِ مكّه، هر روز فداكاري جديدي را ورق مي زد و در 23 سالگي در هجرت پيامبر نقش كليدي و مؤثر داشت تا پيامبر با جان سالم از مكه به مدينه هجرت كردند و همانند پدري با محبت دختر پيامبر را با احترام به مدينه آورد كه پيامبر در قبا وقتي خبر آمدن او را شنيد، خوشحال شد. وي را در آغوش گرفت و آن گاه كه پاهاي مجروح او را ديد، قطرات اشك چشمان مباركش را در برگرفت .
بيست وسه سال از عمر علي(عليه السلام) كه در عصر رسالت پيامبر گرامي اسلام بود، همراه با فداكاري هاي بسيار بود; يعني از ده سالگي تا سيوسه سالگي. اين دوران از عمرِ او ـ كه نوجواني و جوانيِ عمر انسان محسوب مي شود ـ سرشار از ايثار، فداكاري، شجاعت، عبوديت و پرستش خداوند در صحنه هاي مختلف است و تمام رفتار علوي، الگو و اسوه تمام آزاد مردان جهان است بلكه رفتار آن حضرت براي امامان ديگر نيز مورد توجه و اعتنا بوده است.
1. نهج البلاغه، خطبه قاصعه.
2. فرازهايي ازتاريخ پيامبراسلام، ص205، به نقل از تاريخ كامل، ج2، ص75
--[47]--
مكه و مدينه كانون الگوهاي ارزشمند جهان اسلام است و شايسته است روحاني كاروان با رعايت حال جوانان كاروان، درس هايي از زندگي الگوهاي صدر اسلام بيان كند.
* جوانان و توصيه پيامبر(صلي الله عليه وآله)
در ميان سخنان پيامبر گرامي اسلام، توصيه هاي فراواني است به جوانان و آينده سازان و ما به جهت اختصار، تنها اين حديث را ـ كه سرآمد همه سخنان است ـ مي آوريم:
أَدِّبُوا أَوْلادَكُمْ عَلي ثَلاثِ خِصال : حُبِّ نَبِيِّكُمْ وَ حُبِّ أَهْلِ بَيْتِهِ وَقَراءَةِ الْقُرآنِ .
بديهي است قلبي كه محبت پيامبر و اهل بيت او را در خود جاي دهد و زباني كه به كلام خداوند آراسته شود، در بحران هاي تهاجم فرهنگي وكشاكش جاذبه هاي فريبنده مكاتب وگرايش هاي فكري، از صراط مستقيم الهي منحرف نمي گردد و اين همان سفارش هميشگي نبيّ رحمت است كه فرمود :
إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ أَمْرَيْنِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَيْتِي عِتْرَتِي أَيُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا وَ قَدْ بَلَّغْتُ .
و سرزمين وحي، بهترين كلاس براي آموزش دوستي و حبّ پيامبر و اهل بيت ايثارگر او و كتاب خداوند است.
1. كنز العمال، خ45409
2. اصول كافي، ج1، ص294
--[48]--
از امام صادق روايت شده است: هركس در مكه قرآن را ختم كند، قبل از مرگ توفيق زيارت پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) را خواهد يافت.
¯
1. سفينة البحار، ج2، ص 545
--[49]--
|